مأمن

و چه مأمن و پناهی بهتر از خداوند لم یزلی؟

مأمن

و چه مأمن و پناهی بهتر از خداوند لم یزلی؟

مأمن

در پیچ و خم زندگی ،وقتی فکر میکنی همه ی راه ها به بن بست رسیده است،
بیاد بیاور خودش فرمود:
و الله غالب علی أمره (یوسف_۲۱)
و همه چیز در برابر ارادهٔ خدا هیچ است.
و أما الظاهر...ذلک لقهره و لغلبته الاشیاء و قدرته علیها.
و خدا ظاهر است ...به واسطه غلبه و تصرف و قدرتش بر همه چیز.
و چه مأمن و پناهی بهتر از خدای لم یزلی؟
امام رضا (ع). (کافی،ج ۱،ص۳۰۴)

آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر
انشاالله اگه آقا  جان قبول کنن نایب الزیاره ی همه ی شما هستم ... 
سلام تون رو میرسونم انشاالله...


حرم امام رضا ، بلوریان

**عکس از آقای مهدی بلوریان
۱۲ موافقین ۳ مخالفین ۰ ۱۶ شهریور ۹۵ ، ۱۵:۲۲
نسترن گلزار
هی میروم سایت دانشگاه 
هی مینویسد منتظر اعلام نتایج باشید 
ساعت به ساعت می روم 
و دو باره همین جمله که انگار برای حرص دادن من است ، پیش رویم ظاهر میشود...
چند روز پیش بود که برای مصاحبه ی دانشگاه امام صادق ع دعوت شدم ،
به توصیه ی مادرم و به همراه برادرم  دو روز قبل از مصاحبه به تهران رفتیم تا بلکه به محیط خو بگیرم و خستگی راه اذیتم نکند و چه و چه و چه...
صبح روز مصاحبه ساعت ۵صبح بیدار شدم تا سر ساعت مقرر  در محل حاضر باشم 
به هر صورتی که بود رسیدم  گزینش دانشگاه ،
بعد از کلی برو بیا نوبت مصاحبه ی من شد...
وارد اتاق شدم که ناگهان چشمم به سه استاد مسن و باتجربه افتاد با اینکه از شرایط گزینش و فضا توسط یکی از آشنایان مطلع شده بودم اما صدایم میلرزید ، دستانم عرق کرده بودند و تمام علائم یک آدم استرسی یکجا در من ظاهر شد.
و از آنجایی که استاد ها بسیار با تجربه بودند ( البته که با استرسی که من داشتم به تجربه نیاز نبود. به راحتی در حالاتم مشخص بود و اگر نمی فهمیدند جای تعجب داشت)در همان ثانیه اول متوجه استرس زیاد من شدند و لیوان آبی تعارفم کردند که بلکه استرسم بخوابد البته که مؤثر هم بود،
کلی سؤال پرسیدند، کلی هم جواب شنیدند ، با ربط و بی ربط
یه سری ها هم بی جواب ماند...
بالاخره مصاحبه به  هر شکلی که بود  تمام شد .
و اعلام کردند که ۱۵ شهریور با پذیرفتشدگان تماس گرفته میشود و نتایج هم در سایت قابل رؤیت است.
اما
نه در سایت خبری هست و نه تلفنی به صدا درآمده...
با هر تلفن آشنا و غریبه دلم هری می ریزد
و با هر سرچ سایت دانشگاه نصفه عمر میشوم ...
دلم این دانشگاه را میخواهد ...
عقلم هم ...
اما به دل و عقلم اعتنا نمی کنم 
کار را سپرده ام به کسی که بهتر میداند ...به کسی که بهتر از همه صلاحم را میداند و میخواهد *
من به او اعتماد و تکیه کرده ام ...
و به دامن کسی چنگ زده ام که میدانم با همه ی بدی ام و با همه ی کوتاهی هایم بهترین دعا ها را در حقم میکند بلکه واسطه گری کند،
چون او میداند و من نمی دانم...
چون مطمئنم که اگر بخواهد میشود  اگر نخواهد هم نمی شود 
چون مطمئنم که مطمئنم...


*سوره ی بقره  آیه ی ۲۱۶ « حکم جهاد بر شما مقرر گردید و حال آنکه بر شما ناگوار است ، لکن چه بسیار شود که چیزی را ناپسند شمارید ولی به حقیقت خیر و صلاح شما در آن بوده و چه بسیار شود چیزی را دوست دارید و در واقع شر شما در آن است و خدا میداند وشما نمی دانید.»
**این متن را در اوج بی قراری اعلام نتایج نوشتم.بلکه دعایم کنید که آرام گیرم.
التماس دعا
دانشگاه امام صادق ع پردیس خواهران
۷ موافقین ۳ مخالفین ۰ ۱۵ شهریور ۹۵ ، ۱۳:۳۵
نسترن گلزار

هجدهمین تولد ...

هجدهمین شهریور...

هجدهمین سال زندگی ...

امروز من ۱۸ساله شدم ...

و در تولد ۱۸سالگی ام دل و عقلم انگار هر ثانیه گوشزد میکنند که :

آیا آنچه باید تا ۱۸سالگی ام میکردم ، کرده ام ؟

یا آنچه باید می شدم ، شده ام؟

پاسخش اما ...

بماند...


۶ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۲ شهریور ۹۵ ، ۰۷:۵۰
نسترن گلزار

پوستر شهادت امام جواد

*نمیدانم به خودم تسلیت بگویم برای محرومیت از وجود امامم 

یا به امام رضا جانم به خاطر مظلومیت فرزندش ....به هر حال تسلیت عرض میکنم...

۱ موافقین ۳ مخالفین ۰ ۱۱ شهریور ۹۵ ، ۲۲:۳۶
نسترن گلزار

بالاخره  آقا امام رضا ع کرم کردند و به حرمت دعای خیر شما عزیزان بنده را طلبیدند تا نایب الزیاره ی تک تک شما در روز زیارتی خاص شان**باشم.

فکر میکردم که وقتی برسم مشهدالرضا دلتنگی هایم تمام شوند ... اما فقط فکر میکردم ...

تمام دلتنگی هایم را در حرم آقا زار زدم ، اما همینکه فکر کردم دیگر تمام شدند و خواستم که از حرم خارج شوم دوباره کلی دلتنگی روی سرم آوار شد ...

انگار نباید از حرم بیرون می آمدم ....

آخر بیرون آمدن از حرم هم خودش نوعی دلتنگیست...

اما مجبور بودم که برگردم...

برگشتم با کلی دلتنگی بیشتر ...

برگشتم اما بی قرارتر ...

برگشتم  اما منتظر تر ...

التماس دعا


*کنار آقا و در حرم ایشان بودن حال آدم را خوب میکند هر چقدر هم که دلتنگ باشی حالت خوب میشود و انگار دلتنگی هایت تمام میشود ... تمام ...اما ... امان از جدا شدن و...

**۲۳ذی القعده رو ز زیارتی خاص آقا امام رضا ع و شهادت ایشان به روایتی . در تقویم روز جمعه به عنوان این روز مشخص شده بود و ما به همین خاطر  مشهد رفتیم و غروب جمعه برگشتیم اما ستاد استهلال اعلام کردند که شنبه  ۲۳ ذی القعده است .ومن به نیابت از شما روز جمعه که فکر میکردم روز زیارتی است زیارت کردم البته که تفاوتی هم نمی کندبالاخره زیارت انجام شد ...


امام رضا ع






۸ موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰۶ شهریور ۹۵ ، ۱۱:۴۰
نسترن گلزار

دوباره دلم تنگ شده است...

اینبار تنگ تمام روز هایی که گذشت، تنگ روز های کودکی ام ،تنگ نفهمیدن هایم،دلم تنگ سفره ی دراز و پربرکت خانه ی مادر بزرگم است که حالا بی وجودش هم از درازیش کاسته شده و هم از برکتش ...

دلتنگم...دلتنگ کودکانه دعوا کردن ...شاید هم بتوانم بگویم که خسته ام ...

خسته از دعواهای کش دار بزرگترها یا خسته از بزرگتر شدن ...

دلتنگ روز هایی هستم که با دعوا ها و بدی هایش حتی اگر از جانب من بود دلم به یک نفر خوش بود...به یک مادربزرگ...به کسی که کاری نداشت من چه کرده ام ، چه گفته ام ،چه بوده ام ،فقط من برایش مهم بودم ...خود من ...

دلتنگ بودنش هستم ،جای خالی اش را در تمام وجودم و در تمام فضای اطرافم و حتی در کنارم حس میکنم...

فکر کردن به این که اویک سال است که نیست تاب و تحمل میخواهد ...

فکر کردن به نبودنش بغضی میشود سخت که نه میشکند نه فروخورده میشود ...

دلتنگ دعا های خیرش هستم ، دعاهایی که فقط و فقط برای دادن یک لیوان آب ناقابل در حقم میکرد ...دلتنگ دعا های از ته ته قلبش هستم...

دلتنگ چادر سر کردنش، دلتنگ نماز خواندنش ، دلتنگ جانماز سفیدش و دعاهایی که در سجاده داشت و حتی نمی توانست آنرا بخواند،هستم ...

دلم تنگ نگاهش است وقتی در جلسات قرآن مسجد کنار خانه شان شرکت میکرد ولی چون نمی توانست بخواند فقط گوش می داد...دلتنگ آن نگاهم یا شاید دلتنگ نگاه هایی هستم که از روی تمام وجودش و با تمام احساس و مهربانیش به من میکرد...

دلتنگ کربلا رفتنش هستم دلتنگ چادر نمازی که سوغاتی آورده بود...دلتنگ سوغاتی آوردن هایش هستم .

دلتنگ زمانی هستم که از او می آموختم  زمانی که با تمام درد هایش خم به ابرو نمی آورد و به من می آموخت صبر کردن را ...دلتنگ آموخته هایش هستم...

دلتنگ دیدنش ، بوییدنش ، حس کردنش...دلتنگ جریان داشتنش هستم.

مادر بزرگ جانم دلم برایت تنگ است ..خیلی وقت است که ندیده ام تورا...خیلی وقت،آنقدر که نمی دانم از آخرین باری که به خوابم آمدی چقدر گذشته...

منتظرت هستم همچنان...



*اولین سالگرد مادربزرگم ۴شهریور...برا همه ی اموات یه صلوات و فاتحه لطف کنین...ممنون

سالگرد


۳ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۳ شهریور ۹۵ ، ۱۱:۱۰
نسترن گلزار

خوشبختی من در این حدیث نبوی خلاصه شده است :


از خوشبختی مسلمان داشتن خانه ی وسیع و همسایه ی شایسته است.                                         الخصال، ج۱،ص۲۰۱




***پ.ن:خونه ی وسیعی ندارم و فقط به این تکیه میکنم که همسایه ی آقا امام رضا ع هستم البته یه همسایه ی ۲۵۰کیلومتری پس خوشبختم...


گنبد امام رضا ع


۱۲ موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۴ مرداد ۹۵ ، ۱۵:۴۲
نسترن گلزار

امام رئوفم سلام ،

آقاجان می دانم که مشهد آمدن هم لیاقت می خواهد و هم توفیق

می دانم که نه لیاقت آمدن را دارم  و نه توفیقش را .

اما چه کنم که دلتنگم ، دلتنگ شما و صحن و سرایتان ، دلتنگ اذن دخول و اشک های زائرانتان،دلتنگ دو رکعت نماز عشق در حریمتان، دلتنگ ...

آقاجانم دلتنگی که لیاقت و توفیق نمی شناسد ، دل است دیگر ، بهانه میگیرد، تنگ میشود ،

دل که دلیل و برهان نمی شناسد، دل که شلوغی و خلوتی نمی شناسد ، دل که بد و خوب نمی شناسد ، دل که گناهکار و بی گناه نمیشناسد،

دل وقتی برای حرم تنگ شد، فقط حرم میشناسد، حال هزار بار هم که بگویم طلبیده نشدم در جواب هزارمین جمله ام باز میگوید حرم.

آقاجانم  اصلا من به این دل تنگ هیچ نمی گویم  ،  من دیگر حریفش نمی شوم، شما خودتان بفهمانیدش که من لایق نیستم و توفیق هم ندارم . حرف های شما را بهتر میفهمد،

شما بگوییدش شاید آرام گرفت و به واسطه ی آرامشش من هم کمی تسکین یافتم...

امامم شما آراممان کنید...

          دلتنگ حرم 

                     ولادت آقا امام رضا (ع)را تبریک عرض میکنم.

۳ موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۳ مرداد ۹۵ ، ۱۱:۲۶
نسترن گلزار

شروع من یک شروع دوباره نیست،

من بار دوم نیست که باز می گردم  و مسیر را از ابتدا شروع میکنم ،

شروع من یک شروع چند باره است ،

من بارهاست که می روم و باز میگردم،

بار هاست که از پروردگارم فرصت میخواهم و اذن میطلبم و شرمنده میشوم،

من بار هاست که خدایم را تواب می یابم 

و من بار هاست که شروع میکنم...

البته با تمام وجود از خدایم می خواهم که این یک شروع نا فرجام نباشد...

دعایم کنید.

۶ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۹ مرداد ۹۵ ، ۱۹:۰۸
نسترن گلزار