بالاخره...
بالاخره آقا امام رضا ع کرم کردند و به حرمت دعای خیر شما عزیزان بنده را طلبیدند تا نایب الزیاره ی تک تک شما در روز زیارتی خاص شان**باشم.
فکر میکردم که وقتی برسم مشهدالرضا دلتنگی هایم تمام شوند ... اما فقط فکر میکردم ...
تمام دلتنگی هایم را در حرم آقا زار زدم ، اما همینکه فکر کردم دیگر تمام شدند و خواستم که از حرم خارج شوم دوباره کلی دلتنگی روی سرم آوار شد ...
انگار نباید از حرم بیرون می آمدم ....
آخر بیرون آمدن از حرم هم خودش نوعی دلتنگیست...
اما مجبور بودم که برگردم...
برگشتم با کلی دلتنگی بیشتر ...
برگشتم اما بی قرارتر ...
برگشتم اما منتظر تر ...
التماس دعا
*کنار آقا و در حرم ایشان بودن حال آدم را خوب میکند هر چقدر هم که دلتنگ باشی حالت خوب میشود و انگار دلتنگی هایت تمام میشود ... تمام ...اما ... امان از جدا شدن و...
**۲۳ذی القعده رو ز زیارتی خاص آقا امام رضا ع و شهادت ایشان به روایتی . در تقویم روز جمعه به عنوان این روز مشخص شده بود و ما به همین خاطر مشهد رفتیم و غروب جمعه برگشتیم اما ستاد استهلال اعلام کردند که شنبه ۲۳ ذی القعده است .ومن به نیابت از شما روز جمعه که فکر میکردم روز زیارتی است زیارت کردم البته که تفاوتی هم نمی کندبالاخره زیارت انجام شد ...
«برگشتم اما بی قرارتر ...»
:)
الهی شکر... زیارت قبول
ستاد استهلال چی کاره ست؟ همه کاره امام جانه :)
نوش جانتون باشه... رزق روحتون...