امام رئوفم سلام ،
آقاجان می دانم که مشهد آمدن هم لیاقت می خواهد و هم توفیق
می دانم که نه لیاقت آمدن را دارم و نه توفیقش را .
اما چه کنم که دلتنگم ، دلتنگ شما و صحن و سرایتان ، دلتنگ اذن دخول و اشک های زائرانتان،دلتنگ دو رکعت نماز عشق در حریمتان، دلتنگ ...
آقاجانم دلتنگی که لیاقت و توفیق نمی شناسد ، دل است دیگر ، بهانه میگیرد، تنگ میشود ،
دل که دلیل و برهان نمی شناسد، دل که شلوغی و خلوتی نمی شناسد ، دل که بد و خوب نمی شناسد ، دل که گناهکار و بی گناه نمیشناسد،
دل وقتی برای حرم تنگ شد، فقط حرم میشناسد، حال هزار بار هم که بگویم طلبیده نشدم در جواب هزارمین جمله ام باز میگوید حرم.
آقاجانم اصلا من به این دل تنگ هیچ نمی گویم ، من دیگر حریفش نمی شوم، شما خودتان بفهمانیدش که من لایق نیستم و توفیق هم ندارم . حرف های شما را بهتر میفهمد،
شما بگوییدش شاید آرام گرفت و به واسطه ی آرامشش من هم کمی تسکین یافتم...
امامم شما آراممان کنید...
ولادت آقا امام رضا (ع)را تبریک عرض میکنم.
شروع من یک شروع دوباره نیست،
من بار دوم نیست که باز می گردم و مسیر را از ابتدا شروع میکنم ،
شروع من یک شروع چند باره است ،
من بارهاست که می روم و باز میگردم،
بار هاست که از پروردگارم فرصت میخواهم و اذن میطلبم و شرمنده میشوم،
من بار هاست که خدایم را تواب می یابم
و من بار هاست که شروع میکنم...
البته با تمام وجود از خدایم می خواهم که این یک شروع نا فرجام نباشد...
دعایم کنید.