مصاحبه ...
دوشنبه, ۱۵ شهریور ۱۳۹۵، ۰۱:۳۵ ب.ظ
هی میروم سایت دانشگاه
هی مینویسد منتظر اعلام نتایج باشید
ساعت به ساعت می روم
و دو باره همین جمله که انگار برای حرص دادن من است ، پیش رویم ظاهر میشود...
چند روز پیش بود که برای مصاحبه ی دانشگاه امام صادق ع دعوت شدم ،
به توصیه ی مادرم و به همراه برادرم دو روز قبل از مصاحبه به تهران رفتیم تا بلکه به محیط خو بگیرم و خستگی راه اذیتم نکند و چه و چه و چه...
صبح روز مصاحبه ساعت ۵صبح بیدار شدم تا سر ساعت مقرر در محل حاضر باشم
به هر صورتی که بود رسیدم گزینش دانشگاه ،
بعد از کلی برو بیا نوبت مصاحبه ی من شد...
وارد اتاق شدم که ناگهان چشمم به سه استاد مسن و باتجربه افتاد با اینکه از شرایط گزینش و فضا توسط یکی از آشنایان مطلع شده بودم اما صدایم میلرزید ، دستانم عرق کرده بودند و تمام علائم یک آدم استرسی یکجا در من ظاهر شد.
و از آنجایی که استاد ها بسیار با تجربه بودند ( البته که با استرسی که من داشتم به تجربه نیاز نبود. به راحتی در حالاتم مشخص بود و اگر نمی فهمیدند جای تعجب داشت)در همان ثانیه اول متوجه استرس زیاد من شدند و لیوان آبی تعارفم کردند که بلکه استرسم بخوابد البته که مؤثر هم بود،
کلی سؤال پرسیدند، کلی هم جواب شنیدند ، با ربط و بی ربط
یه سری ها هم بی جواب ماند...
بالاخره مصاحبه به هر شکلی که بود تمام شد .
و اعلام کردند که ۱۵ شهریور با پذیرفتشدگان تماس گرفته میشود و نتایج هم در سایت قابل رؤیت است.
اما
نه در سایت خبری هست و نه تلفنی به صدا درآمده...
با هر تلفن آشنا و غریبه دلم هری می ریزد
و با هر سرچ سایت دانشگاه نصفه عمر میشوم ...
دلم این دانشگاه را میخواهد ...
عقلم هم ...
اما به دل و عقلم اعتنا نمی کنم
کار را سپرده ام به کسی که بهتر میداند ...به کسی که بهتر از همه صلاحم را میداند و میخواهد *
من به او اعتماد و تکیه کرده ام ...
و به دامن کسی چنگ زده ام که میدانم با همه ی بدی ام و با همه ی کوتاهی هایم بهترین دعا ها را در حقم میکند بلکه واسطه گری کند،
چون او میداند و من نمی دانم...
چون مطمئنم که اگر بخواهد میشود اگر نخواهد هم نمی شود
چون مطمئنم که مطمئنم...
*سوره ی بقره آیه ی ۲۱۶ « حکم جهاد بر شما مقرر گردید و حال آنکه بر شما ناگوار است ، لکن چه بسیار شود که چیزی را ناپسند شمارید ولی به حقیقت خیر و صلاح شما در آن بوده و چه بسیار شود چیزی را دوست دارید و در واقع شر شما در آن است و خدا میداند وشما نمی دانید.»
**این متن را در اوج بی قراری اعلام نتایج نوشتم.بلکه دعایم کنید که آرام گیرم.
التماس دعا
۹۵/۰۶/۱۵
اگر دنبال بحث های کلان روز هستید
اگر دوست داشتید در فضای بدون تبلیغات و ... حرف های خوبی را بخوانید
نگرش دشمن شناختی تان کامل شود
به سایت ما رجوع کنید
www.teeh.ir